شاهزاده کوچولوی ما رایان

خاطرات ما با رایان


به نام خدا

رایان با وزن( 600/ 6) و قد( 66 ) 5ماهگی رو به پایان رسوند.

خصوصیات رایان توی این ماه :

بارزترینش این بود که هوشیارتر شده بود و هر کسی با ذوق باهاش رفتار میکرد میترسید و بلند بلند گریه میکرد و احساس غریبگی میکرد حتی با مامانم

خلاصه اینکه وقتی میرفتیم بیرون داستان داشتیم و کارمون سختر بود چون فکر کنین وسط یه مجتمع خرید یکی از بچه تون تعریف کنه و بچه شما بزنه زیره گریه هههههههههههه شرایط بدیه

حرکات دست و مخصوصا پاهاش زیاد شده  و عاشقه بازی با پاهاشه مثلا کافیه پاهامو نزدیکه پاهاش بزارم تا کلی لگد مالی نثارم کنه و غش غش بخنده

اولین بار که پاپوش رو به پاش کردم کلی حواسش به پاهاش بود و با تعجب نگاهش میکرد و کلا توجهش به پا و دمپایی و کفش زیاد شده .

 تو حالت دمر بیشتر میمونه و وقتی دورش اسباب بازی میریزم  با علاقه میخواد بره جلو و برش داره

هر چی که به دستش برسه مستقیم تو دهنشه و اگه چیزی پیدا نکنه حتی به بالش و پتو و لباس تنش هم رحم نمیکنه . اینم سندش

توی هر شرایطی که باشه تا صدای بابا رضا رو بشنوه کلی ذوق زده میشه و سریع به حرف زدن میوفته . واقعا جالبه حتی وقتی رضا نگاهش نکنه و حواسش جای دیگه باشه باهاش حرف میزنه که توجه رضا رو جلب کنه

روی پاهاش کامل می ایسته و کلی از ایستادن خوشش میاد

 بلند بلند آواز می خونه آآآ...........آآآ.............آوآوآو 

خلاصه که خیلی هوشیارتر شده و بیشتر عکس العمل نشون میده

وقتی میریم دستشویی خودش به آینه نگاه میکنه و میخنده و میدونه که می خوام بشورمش و دستها و پاهاش رو هم به اب بزنم.

 

نوشته شده در شنبه 25 تير 1390برچسب:,ساعت 6:55 توسط مامان و بابای رایان|


 

 

اینم آرشیدا خانم دوست رایان که تعریفش رو کرده بودم که 2 روز از رایان برگتره جیگره هر دوتاشون رو گاز گاز بخورم

نوشته شده در شنبه 4 تير 1390برچسب:,ساعت 17:24 توسط مامان و بابای رایان|



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت